پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

یکی بود یکی نبود

پ... مثل پارسا

1390/7/16 12:44
529 بازدید
اشتراک گذاری

 زنگ کلاس به صدا در اومد و معلم با صدای بلند به بچه ها گفت: بچه ها اگه گفتید درس امروز ما چیه؟...        

یکی از بچه ها دستش رو برد بالا و گفت: اجازه خانوم ما بگیم! "پ" ، پ مثل پــــارســــا...

همچین که بقلش کردم و چشمام به چشمش افتاد دلم هوری ریخت...انگار عاشقش شدم؛از همون نگاه اول. یه جورایی چهرش برام آشنا بود اما نمی دونستم کجا دیدمش...همه وجودم آروم بود به رقم درد عمیقی که بر وجودم زخمه می زد. بعد از مدت ها چشم انتظاری بالاخره از راه رسید و کوله بارش رو زمین گذاشت. مسیر خیلی سختی رو پشت سر گذاشته بود و تا لب پرتگاه رسیده بود امااز اونجایی که می دونست دلدادش سخت چشم به راهشه و دل در گروی او داره همه سختی ها رو پشت سر گذاشته بود.  و امروز  47 روزه که عشق رو با خودش برای من به ارمغان آورده؛ عشقی نه از جنس هیچ عشق دیگه...وقتی در آغوش می گیرمش همه وجودم از عطر دلنوازش لبریز می شه. یه نفس عمیق می کشم و با همه وجود غرق شادی می شم. مسافرکوچولوی من از دیار آشنا از راه رسیده؛اسمش؟ اسمش پارساس، پ مثل پارسا...

 

پسندها (1)

نظرات (2)

مامان ایلیا
15 مهر 90 23:55
سلام قدمش مبارکه ان شالله صد سال کنار هم به خوشی سپری کنین از طره من نی نی تر وتازتونو ببوسین
انیسا
19 شهریور 91 12:00